آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
در اولین جلسه عمومی گروه تئاتر جوان در سال 94 سرپرست گروه خطاب به کلیه اعضای قدیم و جدید گفت : برای رسیدن به درجات عالی و ماندگاری خود در عرصه هنر صادقانه گام بردارید و هدفی جز کمک به یکدیگر برای پیشرفت نداشته باشید. از جدیدترین و کوچکترین عضو گروه تا قدیمی ترین و بزرگترین عضو گروه همه ارزشمندند و هیچ کس حق ندارد کسی را بی حرمت کند. تمسخر یکدیگر و به بازی گرفتن شخصیت انسانها چه داخل و چه خارج از گروه برای همیشه ممنوع می باشد و فرد خاطی حتما اخراج خواهد شد ...
آقایی با اشاره به اینکه گروه در بخش های مختلف فعالیت سال 94 خود را آغاز می کند، گفت : همه اعضای گروه در رده بندی های مشخص باید کمک کنند تا گروه موفق به اجرای برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خود بشود. همه شما برای ما ارزش خود را دارید و ما اجازه نمی دهیم اثرات مثبت حضور شما در گروه کمرنگ شود. باید سعی کنید تا در تمامی تولیدات آینده گروه دخالت داشته باشید و هر یک سهم مشخصی برای اجرای آنها به دوش بکشید.
در ادامه سرپرست گروه با اشاره به حواشی بی اساس گفت : حواشی همیشه شما را از اصل رشد و پیشرفت دور خواهد کرد و من در همین جا اعلام می کنم حواشی برای من اصلا ارزشی ندارند و کاملا بی اهمیت می باشند. ما اجازه نخواهیم داد که حواشی به اصل حرکت ما ضربه بزند. تلاش کنید همه هم و غم شما تئاتر باشد. همین ...
در پایان آقایی ضمن تشکر از همراهی کلیه اعضا گفت : افتخارات گذشته مهم نیستند و رفتند تا برای همیشه بایگانی گردند. آنچه مهم است حضور درخشان مجدد شما در عرصه تئاتر است. باید دید از هم اکنون چه چیز تازه ای به میان خواهد آمد. باید رقابت کرد و باید شکست خورد تا پیروز شد و باید در مقابل ناملایمت ها و حق کشی ها ایستاد و در این راستا بزرگ و کوچک تئاتر مهم نیست هر که باشد حق کشی که بشود در مقابلش خواهیم ایستاد حتی اگر بزرگترین باشد. حق گرفتنی است و نباید از حق خودمان بگذریم. پس با قدرت و ایمان و اراده آهنین برای رسیدن به رشد و تعالی درست به میدان وارد شوید که زندگی ما همه میدان رشد و پیشرفت و رقابت برای انسان بودن و انسان ماندن است. امید که اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم و آن کنیم که خوبان گفته اند درست است و درست بوده است. حق همره تان و علی یارتان باد ...
مرتضی احمدی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و پیش پردهخوان پیشکسوت، ساعاتی قبل در منزلش از دنیا رفت...
به گزارش سایت ایران تئاتر، این هنرمند پیشکسوت، پیش از ظهر یکشنبه ۳۰ آذر ماه به دلیل مشکل ریوی در منزلش درگذشت.
زندهیاد احمدی در سال ۱۳۰۳ در جنوب تهران به دنیا آمد. برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت. او سپس در دبیرستانهای شرف و روشن تحصیل کرد.
در 16 سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از آن در باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.
پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر، سال ۱۳۲۱ با کمک عدهای از دوستانش، تـماشاخانه ماه را روبهروی باغ فردوس در مرکز تهران دایر کرد، ولی پس از چند هفته مـجبور به ترک آنـجا شد. در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پرده خوانی کرد و در نتیجه آن بازیگر تئاتر هم شد.
احـمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران رفت تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مـختلفی در رادیو کار و از جـمله شخصیتی به نام باباجاهل گریان را اجرا کرد و به سبکهای مـختلف ترانه و آواز خواند. او در نظرخواهی از مردم در سال ۱۳۵۶، به عنوان مـحبوبترین هنرپیشهٔ رادیو انتخاب شد.
او در سال۱۳۳۲ برای اولین بار بر پردهسینماظاهر شد؛ در فیلمی به نام «ماجرای زندگی» به کارگردانی نصراللهمحتشم. مرتضی احمدی در شش دهه فعالیت، در بیش از 45 فیلم بازی کرد که «اتوبوس» با کارگردانی یدالله صمدی از جمله آنهاست. «ستاره بود» با کارگردانی فریدون جیرانی، آخرین کار سینمایی این بازیگر است که در سال 1384 ساخته شد.
مرتضی احـمدی همچنین از سال ۱۳۲۶ به دوبله فیلمهای خارجی پرداخت و از اعضای اولیهٔ انـجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
این بازیگر، در فروردین ۱۳۵۳، نقش اول سریال پربینندهٔ «هردمبیل» را بازی کرد و تا یکی دو سال پیش به حضورش در تلویزیون ادامه داد که تعداد آثارش در این عرصه را به بیش از 40 برنامه و سریال رساند. «سلطان صاحبقران» اثر زنده یاد علی حاتمی، «آرایشگاه زیبا» کار مرضیه برومند و «کت و شلوار خواستگاری» از سعید سلطانی از این جملهاند. صداپیشگی در مجموعه «شکرستان» از آخرین و ماندگارترین کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است.
از مرتضی احمدی چندین کتاب و آلبوم نیز به یادگار مانده است که میراثی از فرهنگ مردم کوچه و بازار شهر تهران به شمار میآید. برای همین است که در سالهای اخیر، مرتضی احمدی به صدای تهران مشهور شده بود؛ صدایی که پیش از ظهر یک شنبه 30 آذر خاموش شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، مراسم تشییع پیکر زندهیاد مرتضی احمدی، روز چهارشنبه سوم دی ماه، ساعت 9 صبح از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار میشود.
چندی پیش، حسین طاهری، مدیرکل هنرهای نمایشی و سیداشرف طباطبایی، مدیر انجمن هنرهای نمایشی از مرتضی احمدی عیادت کردند. همچنین به مناسبت زادروز این هنرمند در 9 آبان 93، سایت ایران تئاتر گزارشی را در باره جایگاه و نقش مرتضی احمدی در عرصه هنرهای نمایشی منتشر کرد.
پنجاه و دو سال است که روز هفتم فرودین ماه برابر با 27 ماه مارس، به عنوان روز جهانی تئاتر در سراسر جهان جشن گرفته می شود و پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر ارائه می شود. امسال نیز داریو فو، هجو پرداز شهیر ایتالیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۷پیام این روز جهانی را خطاب به تئاتری های جهان ....
در سال 1962 میلادی برای نخستین بار انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) در هلسینکی فنلاند طرحی را برای بزرگداشت روز جهانی تئاتر ارائه داد. این طرح در نهمین کنگره انجمن جهانی تئاتر در شهر وین پایتخت اتریش با پیشنهاد "آروی کی وی ما"، رییس وقت ITT به صورت رسمی مورد پذیرش تمامی اعضای این انجمن جهانی قرار گرفت و به عنوان یک طرح سالیانه و جهانی به تصویب رسید.
از آن تاریخ تا به امروز، همه ساله در 27 مارس میلادی برابر با هفتم فروردین ماه هجری شمسی، مراکز ملی انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) که متشکل از بیش از یکصد عضو هستند، با برگزاری مراسم مختلفی، این روز را گرامی می دارند و متناسب با داشته های آیینی و نمایشی خود جشن هایی را برای معرفی و دعوت مخاطبان به دیدن نمایش های صحنه ای و میدانی برگزار می کنند.
انجمن جهانی تئاتر برای نخستین بار در سال 1948 میلادی از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد(یونسکو) و با حضور تنی چند از فعالان، صاحبنظران و کارشناسان هنر نمایش جهان تاسیس شد و به عنوان یک موسسه غیردولتی فعال درزمینه هنرهای نمایشی به صورت مشورتی و انجام فعالیت های مشترک از طرف سازمان های مرتبط با ˈیونسکوˈ با هدف بسط و توسعه تئاتر به عنوان زبانی جهانی برای انتقال مفاهیم مشترک انسانی در جهان فعالیت خود را آغاز کرد.
مهمترین اهداف آی.تی.آی که در حقیقت سنگ بنای شکل گیری این تشکل جهانی بود بر مواردی چون »اعتلای مبادلات بین المللی دانش و عمل در حیطه هنرهای نمایشی«، «برانگیختن نیروی خلاقیت و همکاری بین دست اندرکاران تئاتر»، «آگاه سازی افکارعمومی از لزوم به حساب آوردن آفرینندگی هنری در قلمرو توسعه»، «تعمیق درک مشترک برای تحکیم صلح و دوستی در میان ملت ها» و «پیوستن به دفاع از اهداف یونسکو به عنوان یک سازمان جهانی» استوار بود.
برای تحقق این اهداف کلان و رسیدن جامعه جهانی به این خواست های انسان دوستانه هر ساله انجمن های ملی آی تی آی در سراسر جهان ضمن اعلام برنامه های خود به آی. تی.آی جهانی، برنامه های خاصی را برای معرفی هنر نمایش به عموم مخاطبان به عنوانحامیان و سرمایه های اصلی تئاتر هر کشور برگزار می کنند.
در همین راستا، هر ساله یکی از شخصیت های بزرگ تئاتر و یا افرادی که به واسطه نام بزرگشان در تمامی شاخه های فرهنگی و هنری تاثیرگذار هستند، متنی را به عنوان پیام روز جهانی تئاتر بر اساس پنداشت های هنری و انتظاراتی که آنها از هنر نمایش درسال پیش رو دارند را به رشته تحریر در می آورند و در اختیار ˈآی.تی.آیˈ قرار می دهند.
این مرکز نیز پیام سال تئاتری را به تمام مراکز عضو می فرستد و این پیام پیش از انجام هر برنامه ای برای حاضران قرائت می شود و در بیش از یکصد رسانه دیداری، شنیداری و مکتوب بین المللی منتشر می شود تا عموم علاقه مندان و فعالان این هنر، تلاشخود را برای تحقق آن شعار در نمایش های تولیدی خود به کار برند.
نخستین پیام روز جهانی تئاتر توسط ˈژان کوکتوˈ (Jaean Cocteau) نمایشنامه نویس و کارگردان شهیر فرانسوی در سال 1962 میلادی بیان شد و هرساله یکی از شخصیت های بزرگ هنر نمایش و یا صاحب نامان بین المللی عرصه فرهنگ وهنر پیام روزجهانی را منتشر می کنند.
پیام امسال را «برت بایلی» نمایشنامهنویس، طراح و کارگردان اهل آفریقای جنوبی منتشر کرده است. در پیام برت بایلی آمده است:
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد روحیه شور و شوق مهارناپذیری از اجرا آشکار میشود. زیر درختان در دهکدههای کوچک و روی سنهایی با تکنولوژی بالا در پایتختهای جوان جهان، در سالنهای مدارس و در مزارع و معابد، در محلههای فقیرنشین (زاغهها) در میادین شهری، مراکز اجتماعی و زیرزمینهایدرون شهری، مردم یکدیگر را برای برقراری رابطه صمیمانه در جهان پر از ریا و تزویر فرا میخوانند، جهانی که ما برای بیان پیچیدگی انسانی، تنوع و ضعف خودمان در برنامه زندگی، نفس کشیدن و سر دادن صدا، ایجاد میکنیم.
ما جمع میشویم تا گریه کنیم و به خاطر بیاوریم، بخندیم و فکر کنیم، بیاموزیم و تائید کنیم و تصور کنیم. جمع میشویم تا از مهارتهای فنی شگفت زده شویم و خدایان را مجسم کنیم. تا نفس جمعیمان را در ظرفیتمان برای زیبایی و همدردی و شگرفی به کار گیریم. برای جشن گرفتن سرمایههای فرهنگی مختلف مان و برای از بین بردن مرزهایی که در میان ما ایجاد شدهاند.
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد، روحیه شور و شوق مهارناپذیر از اجرا آشکار میشود. تولد جامعه، همین اجتماع است که نقابها و پرسشهای سنتهای مختلفمان را پوشش میدهد. همین اجتماع است که زبانها، ریتمها و حرکاتمان را بر دوش میکشد و یک فضا را در میانمان پاک و شفاف میکند.
و ما هنرمندانی هستیم که با این روحیه باستانی کار میکنیم، احساس میکنیم که ناچار هستیم آن را از میان قلبهایمان، ایدههایمان و بدنهایمان برای آشکار کردن حقایقمان در همه اسرار درخشندهشان، عبور دهیم.
اما در این دوره که میلیونها نفر در مبارزه برای زنده ماندن هستند، زیر فشار رژیمها و سرمایهداری غارتگر قرار دارند، احساس تضاد، تنگدستی و تنگنا میکنند، در خلوتمان توسط سرویسهای سرّی مورد تاخت و تاز قرار میگیریم و سخنانمان توسط دولتهای مداخلهگر سانسور میشوند، در جنگلها همه چیز در حال نابود شدن هستند، گونهها در حال ریشه کن شدن هستند و اقیانوسها پر از سم میشوند: ما مجبور هستیم که چه احساسی از خود بروز دهیم؟
در این دنیای پر از قدرتهای نابرابر، که نظمهای برتری جویانه مختلف سعی در معتقد کردن ما برای قبول این نکته دارند که یک ملت، یک نژاد، یک جنسیت، یک اولویت جنسی، یک دین، یک ایدئولوژی، یک چارچوب فرهنگی نسبت به بقیه برتر میباشد، آیا واقعا اصرار بر اینکه هنرها بایستی از سوی برنامههای اجتماعی از محدودیت خارج شوند، قابل دفاع کردن است؟
آیا ما که هنرمندان صحنه و سن در تئاتر هستیم، به تقاضاهای عقلانی بازار محدود میشویم، یا با جدیت برای کسب قدرتی هستیم که بتوانیم، یک فضا را در قلب ها و ذهن ها پاک کنیم، مردم را اطراف خود جمع کنیم، به آنها الهام بخشیم، آنها را مجذوب و آگاه سازیم و دنیایی از امید و همکاری با آغوش باز را ایجاد کنیم؟
افشین خورشید باختری از داوران جشنواره تئاتر فجر معتقد است در متون ارسالی به بخش چشمانداز محور موضوع اکثر نمایشها مثلثهای عشقی و روابط ناکام بود در صورتی که تمام ظرفیت تئاتر ما این نیست...
افشین خورشید باختری داور بخش اولیه پذیرش متون چشمانداز سیو دومین جشنواره تئاتر فجر گفت: بخش چشمانداز جشنواره در حقیقت دورنمایی کوتاه مدت و یکسالهای را در تئاتر کشور در نظر دارد و در نگاهی که جشنواره یا دبیرخانه بر اساس سیاستگذاریهایی که نسبت به تولیدهای نمایشی برای خوراک یک ساله تئاتر کشور دارد؛ این بخش چشماندازی از آثاری است که به اجرا در میآیند و در آینده به صحنه میروند. هر چند در جشنواره امسال تعهدی برای اجرای عموم این آثار لحاظ نشده است ولی فلسفه آن این است که آثار باید دست اول و تولیدی و ایرانی باشند.
او درباره نحوه داوری آثار گفت: قطعا در داوریها همفکری و اظهار نظر گروهی باعث انتخاب آثار شد در کنار اینکه شرکتکنندگان باید شرایط فراخوان را رعایت میکردند. از جمله این که نمایشنامهها تکراری نباشد و در هیچ جا اجرا نشده باشند. استانداردهای لازم را داشته باشند، کمتر از 40دقیقه نباشند و چیزهای کلی و بدیهی. مثل تمام گروههای داوری ملاکهایما فنی و تکنیکال بود که هر کدام از آثاری که واجد شرایط هستند، بتوانند درونمایه خودشان را متناسب با صحنه نشان دهند و قابل انتقال برای مخاطب باشند و در شخصیتپردازی مکانیزیم خوبی داشته باشند.
داور متون بخش چشمانداز جشنواره سی و دوم ادامه داد: از بین 470 اثر رسیده به دبیرخانه 37 نمایشنامه انتخاب شد که در نهایت 12 اثر به مرحلهنهایی راه پیدا میکنند. خواه ناخواه یک تعداد جا میمانند و چه بسا در میان آنها که انتخاب نشدهاند بسیاری از نمایشها میتوانستند باشند ولی ظرفیت کافی نبود و نمیخواستیم تعهد بیهوده ایجاد شود.
خورشید باختری درباره مضمون آثار گفت: متاسفانه در اکثر متون بخش چشمانداز گرایشهای تکراری وجود داشت یا اقتباس از آثار شکسپیر و دیگران یا مثلثهای عشقی. اکثر نمایشها مکان رخدادشان در آپارتمان و روی مبلمان بود و در داخل ساختمان صورت میگیرند. محور موضوع اکثر نمایشها مثلثهای عشقی و روابط ناکام است در صورتی که تمام ظرفیت تئاتر ما این نیست و ما مشکلات مهم اجتماعی از قبیل بیکاری و یا مسائل فرهنگی داریم. علت انتخاب آنها هم احساس میکنم تاثیر تلویزیون یا فیلمهای سینمایی است. متاسفانه در بعضی از نمایشنامههای ارسالی اصول بدیهی رعایت نشده بود به طور مثال پر از غلط املایی بودند. امسال هم هیچ طرح نمایشی پذیرفته نشد؛ در هر صورت نه رئالیزم ما را نجات میدهد نه داستان نگفتن تنها کیفیت تعیینکننده است و پرداخت نهایی کارگردان میتواند از یک طرح ساده یک کار حرفهای بسازد.
محمد جواد آقایی میبدی سرپرست گروه تئاتر جوان در بین برخی از اعضای گروه خود گفت : به حواشی تئاتر اهمیتی نخواهیم داد . آنچه مهم است میزان رشد ماست ...
رشد ما در شهرمان ، رشد ما در استان و رشد ما در کشور ملاک اصلی ما خواهد بود . نباید نگاه کنیم چقدر در رابطه با دیگران یا حتی خود ما بد یا خوب می گویند . باید نگاه منطقی کنیم و میزان رشد ماهانه و سالانه خود را ببینیم . اگر این روش را ادامه دهیم سالهای از دست رفته را می توانیم جبران کنیم و اگر دوباره به حواشی برگردیم باز در جا خواهیم زد . متاسفانه برخی یا خودآگاه یا ناخودآگاه در گروه یا خارج از گروه سعی در ایجاد حواشی نادرست داشتند که حتی گاهی ذهن بنده را نیز درگیر خود کرده بود . اما از همین لحظه اعلام می کنم که بنده به هیچ عنوان درگیر این مسائل نخواهم شد و در صورت ملاحظه بدون هیچگونه چشم پوشی فقط اخراج اشخاص مربوطه از گروه و برخورد قاطع با افراد بیرون از گروه را خواهم داشت . بنده وقت خود را تلف نمی کنم تا برخی بچه های تازه به دوران رسیده به عیش و نوش خود بپردازند و سالیان سال زحمت دیگران را هدر دهند . یا در کنار ما تئاتر و فعالیت تئاتری مثبت با توجه به عرف شهرمان صورت می گیرد، یا تعطیل خواهد شد .
آقایی در ادامه افزود : البته اعتقاد من بر این است که حواشی گاهی باعث به خود آمدن و روشن شدن می شود و انسان دوست و دشمن خود را بهتر می شناسد ولی اگر انسان با تدبیری نباشی در حواشی و مسائل اطراف آن غرق می شوی و درگیری ذهنی تو باعث می شود تا از اصل حرکت غافل بمانی . تازه این بخش کوچکی از اثرات نامطلوب حواشی در کنار حسن های آن می باشد و اگر کنترل نشود دوستی ها و خوبی ها از میان می رود و تصمیمات عجولانه و کورکورانه باعث خیلی چیزها می شود که حتما خیلی ها تجربه کرده اند . در شرایطی که ما ظرفیت وجود حواشی مکمل را نداریم بهتر است که حواشی بسیار کمرنگ و بی ارزش بمانند و اصل حرکت را رقابت بین خود و دیگران باشد که رشد آن نیز بیشتر و کارساز تر است .
درپایان سرپرست گروه گفت لازم می دانم حرفهای بزرگان را برای اینکه به اصل حرکتمان توجه کنیم گوشزد و تکرار کنم :
بهتر است نیم کیلو باشی اما خودت باشی ...
- بد بختانه هم نوعان ما طوری ساخته شده اند که افرادی که در راههای صاف و کوبیده شده راه میروند ، پیوسته بر کسانیکه میکوشند راه جدیدی پیدا کنند سنگ می اندازند .
- بدترین پاداش یک استاد این است که شاگردانش تا ابد در حال شاگردی باقی بمانند .
- ارزش هنر را باید هنرشناس معین کند نه مردم توی کوچه ، به تعریف این و آن غره نشوید و خود را هنرمند نشناسید بگذارید مقام و شخصیت شما بی آنکه به دیگران تحمیل گردد ، شناخته شود .
- تجربه نشان داده است افرادی که دارای نبوغ هنری فوق العاده ای بوده اند در ریاضیات استعداد نداشته اند هیچکس نمی تواند در هر دو رشته ممتاز گردد .
- تنها وظیفه هنرپیشه این نیست که روی صحنه بازی کند بلکه باید با زندگی طبیعی وسیله ی انتقال افکار نویسنده به تماشاگر بشود . چه خوشبختند هنرپیشگانی که به جای ایفای نقش بازی کردن وظیفه ی فهماندن به مردم را انجام می دهند .
- در هنر به تعویق انداختن ، تنبلی ، هوسها ، اختناق ، بدخوئی ، نفهمیدن ، نقص و تکرار اشتباه و تمام اینها زیانبخش است باید از بین برود ، برای نیل به مقام منافع هنرپیشگی باید مانند کودکان که به بازی خود ایمان دارند به خویش مومن باشید تا به واقعیت هنر پی برده هنرمندی بزرگ گردید .
-هر کس مرتکب اشتباهی نشده اکتشافی هم نکرده است .
- از کینه توزی بپرهیز زیرا هنر نوعی رستگاریست ، ما را از خواستن یعنی درد و رنج و پستی آزادی می بخشد و تصاویر زندگانی را دلربائی می دهد .
و هزاران جمله زیبای دیگر که بزرگان با ایمان برزبان راندند و ما نیز باید تجربه کنیم و نکات تازه را ارائه دهیم .
مراسم تقدیر از هنرمندان پیشکسوت عرصههای مختلف موسیقی، هنرهای تجسمی، تئاتر و سینما در اولین سالروز تاسیس موسسه هنرمندان پیشکسوت با حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد در محوطه باز تالار وحدت برگزار شد...
آذر با اعلام بینظیر بودن این شب در تاریخ هنر، درباره موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: این موسسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و سال ۸۵ به تصویب رسید و به مدت شش سال در پرده کتمان بود و سرانجام در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ به کمک معاون هنری وقت راه اندازی شد و آغاز به کار کرد که حتی یک دفتر هم نداشت و مسئولیت آن به سید عباس عظیمی سپرده شد.
مرادخانی: امیدوارم شرایط را برای هنرمندان بهبود بخشیم
در این مراسم علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد اسلامی در سخنانی ضمن تشکر از هنرمندان برای حضورشان در این مراسم اظهار داشت: خوشحالم که در جمع هنرمندان پیشکسوت هستم و خرسندم از اینکه این فضای صمیمی را میبینم.
وی با بیان این نکته که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بنا به ضرورتِ حضور در جلسهای قادر به شرکت در مراسم تقدیر از هنرمندان پیشکسوت نبود، گفت: از طرف ایشان از شما عذرخواهی میکنم و بر این موضوع تأکید میکنم که تک تک افرادی که اینجا هستند ستارگان نامآور این کشوراند. درصددیم بیش از پیش این ستارگان را عرضه کنیم و عنوان کنیم که چه گوهرهایی در سرزمین خود داریم. فکر میکنم شروع به فعالیت این مؤسسه که با زحمات همکارانم در دولت قبل اتفاق افتاد اقدامی بسیار خوب بود .از همه کسانی که این بنیاد را شکل دادند سپاسگزارم.
مرادخانی با تأکید بر شخصیت هنرمند گفت: هنرمند سریعالرضاست، همیشه کمبودهایی در راستای توجه به هنرمندان وجود داشته اما امیدوارم با کمک شما بتوانیم شرایط را برای هنرمندان بهبود بخشیم.
مرادخانی تأکید کرد: اگر کمک شما نباشد کاری از من برنخواهد آمد.نام شما کارها را پیش خواهد برد . از شما میخواهم با اشارات و تذکرهای خود به مجموعه مدیریت هنری کمک کنید. گرچه من پیش از این با اهالی موسیقی نزدیک بودم و کمک این دوستان بود که موفقیت ما را تضمین میکرد. به هر حال هنرمندان پیشکسوت نقش فوقالعادهای دارند. از همه هنرمندان درخواست کمک دارم و امیدوارم بتوانیم به طرز شایستهای به این بخش ارزشمند از اجتماع خدمت کنیم.
در پایان مرادخانی به این نکته تأکید کرد: اگر نقطه ضعفی دیدید حتماً به ما تذکر دهید تا آن را برطرف کنیم.
محمود عزیزی: مشاغل هنری باید به صورت قانونی تعریف شوند
محمود عزیزی در ادامه مراسم روی صحنه رفت و گفت: هنرمندانی که پیشکسوتان جامعه هنری ما را تشخیص میدهند در جای جای تاریخ معاصر ما اسم دارند و شاید سفیرانی باشند که مثل فردوسی از مرزها فراتر میروند و در زمینه سینما، کتاب، نقاشی به سرزمینهای دیگر میروند، بسیاری از کشورهای دیگر شاید بیشتر از هر چیزی که درباره مناسبات اجتماعی ما هست با مقوله هنر ما آشنا هستند و این تاریخ معاصر مزین به ما و هنر ماست، دلم میخواهد نگاهی که به دو هزار و ۸۰۰ سال پیش در یونان وجود داشته است در شخصیتهای سیاسی ما دیده نشود چون این مجموعه هنرمندان جامعه ما را شکل میدهد که تاثیرگذار است و اوراق زرین آنان را رقم میزند و به راحتی نمیتوان از آن گذشت حتی شخصیتهای سینمایی، نمایشی، موسیقی و افرادی که دورهای از آنان غفلت شد را دوباره به یاد بیاوریم که چطور ثروت عظیمی برای ما به یادگار گذاشتهاند.
در این مراسم مصطفی کمال پور تراب دقایقی برای پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر بربط(عود) نواخت. هم چنین عباس تهرانی در درستگاه اصفهان قطعه ای را با کلارینت (قره نی) نواخت.
گفتنی است، در این مراسم هنرمندانی از جمله هوشنگ ظریف، محمد سریر، سعید محمدی، فرهنگ شریف، رضا بانگیز، کامبیز درمبخش، داریوش اسدزاده، جهانگیر الماسی، مصطفی کمال پورتراب، شهلا ریاحی، ایرج خواجه امیری، طاها بهبهانی، خسرو حکیم رابط و بسیاری از هنرمندان دیگر حضور داشتند.
در انتهای این مراسم کیک یک سالگی موسسه هنرمندان پیشکسوت توسط بزرگانی چون شهلا ریاحی، فرهنگ شریف، هوشنگ ظریف، طاها بهبهانی، داریوش اسد زاده و ایرج خواجه امیری بریده شد.
نمایش ˝صفحه 12˝، حوادث روزانه ی منتشر شده در روزنامه شرق را از دیدگاه
راویان مختلف که هر کدام به نحوی به واقعه مرتبط می شوند، روایت میکند...
به گزارش خبرنگار تئاتر، در این پرفرمنس، داستانها به دلیل مبتنی بودن بر
حوادث روزانه، هرروز تغییر میکنند، لذا قصه سازی و شخصیت پردازی در کوتاه
ترین زمان ممکن و انتقال مطالب به بازیگران و آماده سازی ایشان درست ساعاتی
پیش از اجرا انجام می پذیرد.
این پرفرمنس به دلیل شیوه اجرایی و آماده سازی آن، اولین تجربه نمایشی
از نوع خود در ایران است و از این رو می تواند به نوعی جنبه پژوهشی و تجربی
نیز داشته باشد که به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن داستانها و زمان کوتاه،
نیاز به آمادگی بالای تمامی تیم ها اعم از نویسندگان، کارگردانان و
بازیگران نیاز دارد. هم چنین این نکته که بازیگر باید خود نیز کاملا در نقش
فرو رود تا بدون انحراف از مسیر مشخص شده توسط تیم اجرایی، بداهه سازی کند
به ایجاد انگیزه در تماشاگر برای درگیر شدن بیشتر در داستان کمک می کند،
تا در نهایت در مرحله ی قضاوت قرار بگیرد و خود را میان راویان داستان،
معیارهای فرهنگی، سنتی، عقلانی و احساسی ببیند و به چالش با قضاوت افتد که
همان هدف این اجرا است.
"صفحه 12" یک کار گروهی به کارگردانی سجاد میرسعید و علی میرزایی است.
مسعود فرجی و دنیز خاطری نیز سرپرستی تیم نویسندگان را به عهده دارند. این
نمایش بیش از 15 نفر بازیگر دارد.
این پرفرمنس از 26 مرداد در شهر کتاب ابن سینا واقع در شهرک غرب، خیابان
ایران زمین، جنب فرهنگسرای ابن سینا به مدت یک هفته اجرا خواهد شد.
کارگردان نمایش کدو گرگ گفت : دکور این نمایش تفاوت بسیار زیادی با نمایش به جز از علی نباشد خواهد داشت ...
محمد جواد آقایی میبدی گفت : در شیوه اجرای نمایش کدو گرگ روشی اعمال گردیده است که سعی دارم با روش جدید و دکور مناسب تری کار خود را ارائه دهم . هدف، ارائه فضایی است که ضمن معرفی سنت و خواستگاه های مردم، بر آن است تا بازدارندگی آن را هم نمایان کند و در پایان به گونه ای این سنت را پس بزند که بستر خواست و انگیزه انسانی برای برون رفت از عقده مندی و بیچارگی را فراهم کند . ما تأثرات فرهنگ خود را از فرهنگ های مختلف شهرها و کشورها به تصویر کشیده ایم و این معضل را بازنمایی می کنیم .
"کدوگرگ" نمایشی است که علیه سنت های دست و پاگیر سایه افکنده بر زندگی مردمان طغیان می کند و آنها را به این باور می رساند که از اصل اثرات منفی بر زندگی و فرهنگ خود غافلند .
آقایی میبدی گفت : مبنای اجرای خود را بدن و حرکت، در پیشبرد وقایع، قرار داده ام. بازیگران باید حضور فیزیکال قوی داشته باشند که این نیازمند تمرین و جذب مشقت ها و مشق های بسیار است. من در بازنویسی متن نیز با حضور بازیگران متن را نوشته ام. با این روش نوشتن درستتر پیش میرود، چون دیالوگ با گفتن بازیگر صیقل میخورد و شکل میگیرد. ضریب اشتباه نویسنده پایین میآید و دیالوگها از جنس تصویر صحنه میشود. نوشتن به سبکی را که نویسنده بدون حضور بازیگر بنویسد نفی نمی کنم و این کار را کردهام و خواهم کرد. اما ایراد آن این است که نوشتن به آن صورت تک صدایی است و صدای شخصیت ها فقط یک صدا میشود. لحن و شیوه بازیگر کمک می کند که صدایش را بشنوید و متن از تک صدایی خارج شود.
آقایی در پایان گفت : هدف گروه ما رواج تئاتر در بافت جامعه است و نهایت تلاشمان را میکنیم که هر کار با دیگری متفاوت باشد. برای ما بودن مثل یک خانواده تئاتری مهم تر است تا حضور دائم روی صحنه تئاتر. اتفاق اجرایی برای ما در اولویت نیست، مهم این است که خروجی زندگی جمعی ما، منجر به یک تئاتر بشود.
به گزارش از خبرنگار تئاتر ؛ محمد جواد آقایی میبدی در رابطه با اجرای نمایش کدوگرگ گفت : آنچه شما در اجرای نمایش به جز از علی ... دیدید بخش کوچکی از روش اجرایی نمایش کدوگرگ خواهد بود ...
آقایی گفت : خیلی از دوستان با اجرای نمایش به جز از علی ... به خاطر اینکه کار نمایش کدوگرگ برای تماشاچی لوس می شود ، مخالف بودند در حالی که من به خاطر اینکه این دو هیچ ربطی به هم ندارند و حتی کمک بسیار زیادی به ما می کنند این اجرا را انجام دادم و به بچه ها ثابت کردم که نه تنها آسیب نمی زند بلکه در رشد و پردازش شخصیت و داستان نمایش کدوگرگ کمک خواهد کرد . ما در اجرای این نمایش متوجه شدیم که خواسته های مردم ما چیست و با چه نمایش هایی باید خواستگاه های مردم خود را برآروده کنیم و حتما به شکل حرفه ای با این موضوع برخورد خواهیم کرد و باز حتما از نظرات کارشناسان مستعد استفاده خواهیم کرد .
کارگردان نماش کدوگرگ گفت : این نمایش به زودی آماده اجرا می شود و مراحل قانونی خود را از تأئید متن گرفته تا بازبینی و مجوز اجرا را در برنامه کاری خود داریم که به محض اینکه ما آماده شدیم این اقدامات صورت خواهد گرفت و مقدمات لازم را جهت اجرای عموم انجام خواهیم داد .
در ادامه آقایی گفت : نمایش جدیدی که در دست تولید داریم برای گروه ما سرنوشت ساز خواهد بود و امیدواریم تجربه خوبی را در این کار به دست آوریم . ما در بحث دکور ، نور ، لباس ، موسیقی ، بازیگر و نویسندگی این کار به همه کارشناسان مربوطه رجوع کردیم تا در اجرای آن ضعف کمتری را داشته باشیم . البته ما به رفع صد در صدی کار خود نخواهیم رسید ولی تا می توانیم سعی داریم تا با استفاده از نظرات مختلف کار را تا حد مطلوب برسانیم و در این راه همه عوامل از هیچ حرکتی صرف نظر نخواهند کرد و همه تلاش خود را می کنند .
در پایان کارگردان نمایش کدوگرگ گفت : اگر بتوانیم مردم را با اینگونه کارها با تئاتر آشتی دهیم بنده ماهانه به تولید اینگون آثار دست خواهم زد و از کارگردان ها و بازیگران مختلف دعوت به همکاری خواهم کرد و مطمئنا با یک برنامه ریزی درست می توان ماهانه اجرای تئاتر داشت . ما فعلا باید خواستگاه مردم را ارزیابی نماییم و منتظر رهنمودهای استادان و کارشناسان مربوطه هستیم .